هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ناملایمات زندگی خود می‌گوید که به ناحق بر او تحمیل شده‌اند. او از بی‌عدالتی‌ها و سختی‌هایی می‌گوید که هر لحظه به شکلی جدید او را می‌آزارد. همچنین، از ناپایداری شادی‌ها و آرزوهایش سخن می‌گوید که مانند شاخه‌ای توسط باد حوادث از ریشه کنده می‌شوند. شاعر در پایان اظهار می‌کند که شاید با کنار گذاشتن هنر، بتواند توجهی از سوی دوستان دریافت کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ٣٣٢

گردون دون بتهمت فضل و هنر مرا
هر لحظه بیگناه عذابی دگر کند

گاهم چو عود پوست کند بازوگه چو عود
سوزد مرا و گاه چو عودم همی زند

هر شاخ شادیم که بود در زمین دل
آنرا بباد حادثه از بیخ بر کند

بر گرد دانه ئی که بر او نام رزق ماست
چون عنکبوت گرد مگس دامها تند

من نیز دشمنی کنم امبار با هنر
باشد بدوستی نظری بر من افکند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٣١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٣٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.