هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناملایمات روزگار و ستم‌های فلک شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود رنج‌های بسیار، تسلیم نمی‌شود. او از کسانی که با جهل و نادانی با او رفتار می‌کنند، دوری می‌گزیند و تنها به کسانی میل دارد که مهربانی و لطف دارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ٣٣٣

گر چه دور فلک سفله نوازم همه عمر
بگمان هنر و فضل مشوش دارد

وز کمان ستم چرخ اگر سوی دلم
ناوک غم گذرد بیلک آرش دارد

ور بدان قصد که قربان کندم ترک فلک
گاه و بیگاه میان بسته بترکش دارد

نکنم میل بدان کس که مرا دیده و دل
از سر جهل پر از آب وز آتش دارد

نشود رام فلک و رچه بسی رنج کشد
هر که نفسی چو رهی توسن و سرکش دارد

سرمه دیده کنم خاک کف پای کسی
که نسیم کرمش وقت مرا خوش دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٣٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٣۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.