هوش مصنوعی: در این متن، گفتگویی بین بلبل و باز در باغی اتفاق می‌افتد. بلبل از باز می‌پرسد که چرا همه مرغان را ساکت کرده و خودش سکوت کرده است. باز پاسخ می‌دهد که او کارشناس است و صدها سخن می‌گوید اما یکی را تکرار نمی‌کند. بلبل از زندگی خود و طعمه‌اش می‌گوید و باز از زندگی خود و صیدگاهش. در نهایت، باز به بلبل توصیه می‌کند که خاموش باشد و به زندگی خود ادامه دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم فلسفی و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

بخش ۵۹ - داستان بلبل با باز

در چمن باغ چو گلبن شکفت
بلبلی با باز درآمد به گفت

کز همه مرغان تو خاموش ساز
گوی چرا برده‌ای آخر به باز

تا تو لب بسته گشادی نفس
یک سخن نغز نگفتی به کس

منزل تو دستگه سنجری
طعمه تو سینه کبک دری

من که به یک چشم زد از کان غیب
صد گهر نغز برآرم ز جیب

طعمه من کرم شکاری چراست
خانه من بر سر خاری چراست

باز بدو گفت همه گوش باش
خامشیم بنگر و خاموش باش

منکه شدم کارشناس اندکی
صد کنم و باز نگویم یکی

رو که توئی شیفته روزگار
زانکه یکی نکنی و گوئی هزار

منکه همه معنیم این صیدگاه
سینه کبکم دهد و دست شاه

چون تو همه زخم زبانی تمام
کرم خور و خار نشین والسلام

خطبه چو بر نام فریدون کنند
گوش بر آواز دهل چون کنند

صبح که با بانگ خروسست و بس
خنده‌ای از راه فسوست و بس

چرخ که در معرض فریاد نیست
هیچ سر از چنبرش آزاد نیست

بر مکش آوازه نظم بلند
تا چو نظامی نشوی شهر بند
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۸ - مقالت بیستم در وقاحت ابنای عصر
گوهر بعدی:بخش ۶۰ - انجام کتاب
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۶/۳۱ ۰۶:۴۲

شرح یا توصیف داستان بلبل و باز راذلط کنید

گوهرین: با سلام و احترام. متاسفانه در حال حاضر توانایی نوشتن شرح و تفسیر بر آثار را نداریم.