هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از تلاش‌ها و سختی‌های خود در راه هنر و ادب سخن می‌گوید. او از ناملایمات زندگی و ناکامی‌ها در رسیدن به آرزوهایش شکایت می‌کند، اما در عین حال به ارزش کار خود واقف است. شاعر از قلم و نوشتن به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و اندیشه‌هایش یاد می‌کند و از تأثیرات آن بر زندگی خود و دیگران سخن می‌گوید. در پایان، او به موفقیت و رسیدن به جایگاهی که شایسته‌اش است، امیدوار است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و تلاش برای موفقیت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

بخش ۶۰ - انجام کتاب

صبحک الله صباح ای دبیر
چون قلم از دست شدم دستگیر

کاین نمط از چرخ فزونی کند
با قلمم بوقلمونی کند

زین همه الماس که بگداختم
گزلکی از بهر ملک ساختم

کاهن شمشیرم در سنگ بود
کوره آهنگریم تنگ بود

دولت اگر همدمیئی ساختی
بخت بدین نیز نپرداختی

در دلم آید که گنه کرده‌ام
کین ورقی چند سیه کرده‌ام

آنچه درین حجله خرگاهیست
جلوه‌گری چند سحرگاهیست

زین بره میخور چه خوری دودها
آتش در زن به نمک سودها

بیش رو آهستگیی پیشه کن
گر کنی اندیشه به اندیشه کن

هر سخنی کز ادبش دوریست
دست بر او مال که دستوریست

و آنچه نه از علم برآرد علم
گر منم آن حرف درو کش قلم

گر نه درو داد سخن دادمی
شهر به شهرش نفرستادمی

این طرفم کرد سخن پای بست
جمله اطراف مرا زیردست

گفت زمانه نه زمینی بجنب
چون ز منان چند نشینی بجنب

بکر معانیم که همتاش نیست
جامه باندازه بالاش نیست

نیم تنی تا سر زانوش هست
از سر آن بر سر زانو نشست

بایدش از حله قد آراستن
تا ادبش باشد برخاستن

از نظر هر کهن و تازه‌ای
حاصل من چیست جز آوازه‌ای

گرمی هنگامه و زر هیچ نه
زحمت بازار و دگر هیچ نه

گنجه گره کرده گریبان من
بی گرهی گنج عراق آن من

بانگ برآورد جهان کای غلام
گنجه کدامست و نظامی کدام

شکر که این نامه به عنوان رسید
پیشتر از عمر به پایان رسید

کردنظامی ز پی زیورش
غرقه گوهر ز قدم تا سرش

باد مبارک گهر افشان او
بر ملکی کاین گهر است آن او
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۹ - داستان بلبل با باز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.