۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴٢

طبع انسانی بدان مفطور شد
کو ز دنیا وی نخواهد گشت سیر

کی توان کردن سبوئی پر ز آب
کآنچه از بالا در آمد شد ز زیر

در ره مردی ز مردن غم مخور
مرد بیدل هم بمیرد هم دلیر

دل منه بر کار دنیا بهر آنک
زود بینی انقلاب او نه دیر

از کمان چرخ و تیر حادثات
می نخواهد جست نه آهو نه شیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴١
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.