هوش مصنوعی: این شعر از سعدی به بیان عشق و عقل می‌پردازد. شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر جادویی نگاه او سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق بر عقل غلبه کرده است. او همچنین به ناامیدی از وصال معشوق و بی‌فایده بودن تلاش برای رهایی از عشق اشاره می‌کند. در پایان، شاعر به تفاوت بین عشق حقیقی و زندگی حیوانی اشاره کرده و تأکید می‌کند که عشق، انسانیت را تعریف می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و عقل ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل ۹

گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
برقع فروهلد به جمال آفتاب را

گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سحر ببستند خواب را

اول نظر ز دست برفتم عنان عقل
وان را که عقل رفت چه داند صواب را

گفتم مگر به وصل رهایی بود ز عشق
بی‌حاصل است خوردن مستسقی آب را

دعوی درست نیست گر از دست نازنین
چون شربت شکر نخوری زهر ناب را

عشق آدمیت است گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن دواب را

آتش بیار و خرمن آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را

قوم از شراب مست و ز منظور بی‌نصیب
من مست از او چنان که نخواهم شراب را

سعدی نگفتمت که مرو در کمند عشق
تیر نظر بیفکند افراسیاب را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۸
گوهر بعدی:غزل ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.