هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات و تفکرات شاعر درباره جوانی، پیری، عشق، تقدیر و زهد می‌پردازد. شاعر از ناتوانی خود در برابر عشق سخن می‌گوید و از زیبایی و جذابیت معشوق تعریف می‌کند. همچنین، به اهمیت زمان و جوانی اشاره کرده و از تزویر و ریا در زهد انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی مانند عشق، تقدیر و نقد زهد است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند انتقاد از تزویر و ریا ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل ۱۰

با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را
جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را

من که با مویی به قوت برنیایم ای عجب
با یکی افتاده‌ام کاو بگسلد زنجیر را

چون کمان در بازو آرد سروقد سیمتن
آرزویم می‌کند کآماج باشم تیر را

می‌رود تا در کمند افتد به پای خویشتن
گر بر آن دست و کمان چشم اوفتد نخجیر را

کس ندیدست آدمیزاد از تو شیرین‌تر سخن
شکر از پستان مادر خورده‌ای یا شیر را

روز بازار جوانی پنج روزی بیش نیست
نقد را باش ای پسر کآفت بود تأخیر را

ای که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز
هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را

زهد پیدا کفر پنهان بود چندین روزگار
پرده از سر برگرفتیم آن همه تزویر را

سعدیا در پای جانان گر به خدمت سر نهی
همچنان عذرت بباید خواستن تقصیر را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۹
گوهر بعدی:غزل ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.