هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات پیچیده‌ای مانند شادی، شرم، ناراحتی و تنگ‌دلی سخن می‌گوید. او از ناتوانی در تحمل برخی از موهبت‌ها و تقدیر خود می‌گوید و به نوعی تسلیم سرنوشت می‌شود. همچنین، به موضوع بت‌پرستی و ستایش اشتباه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تقدیر و بت‌پرستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل ۱۴

امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را
یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را

یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را

هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل
کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را

گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت می‌دهی
جز سر نمی‌دانم نهادن عذر این اقدام را

چون بخت نیک انجام را با ما به کلی صلح شد
بگذار تا جان می‌دهد بدگوی بدفرجام را

سعدی علم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان
ما بت پرستی می‌کنیم آن گه چنین اصنام را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۳
گوهر بعدی:غزل ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.