۱۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵٢٣

ای سپهر بیحفاظ دون نواز
صرفه میکن گاهگاهی در صروف

کارهائی کز تو میآید برون
اهل دانش را نمیباشد وقوف

تربیتها میکنی نا اهل را
چشم شهبازی همیداری ز کوف

سگ نخواهد کرد شیری در شکار
گر کنی ز اطلس جل او را یا ز صوف

از تو گر یابند زخم اهل هنر
عیب نبود ماه تابان را خسوف

گر تو با ابن یمین باشی بکین
ز آن چه باک او را چو هست ایزد رئوف
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٢٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٢۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.