هوش مصنوعی: شاعر در این متن به دو دسته از فرزندان خود اشاره می‌کند: فرزندان روحانی و فرزندان جسمانی. او از فرزندان روحانی خود به نیکی یاد می‌کند و آن‌ها را منشأ افتخار و سربلندی خود در ایران و توران می‌داند. در مقابل، از فرزندان جسمانی خود اظهار بی‌علاقگی می‌کند و از آن‌ها به عنوان منشأ نگرانی و پریشانی یاد می‌کند. شاعر آرزو می‌کند که فرزندان روحانی‌اش جاودانه بمانند و از آن‌ها به عنوان افرادی حکیم و الهام‌بخش یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و پیچیده‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جدایی بین فرزندان روحانی و جسمانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۵٨۶

بحمدالله مرا هستند فرزندان روحانی
که حوراشان بپروردست در آغوش و رضوان هم

سراسر بر جهانگیری چو شاه اختران قادر
عراق آورده زیر حکم اقلیم خراسان هم

دمی با هر که بنشینند بگشایند بر طبعش
ز صورتهای پر معنی در صد باغ و بستان هم

بهر مجلس که بگشاید یکی زیشان در حکمت
دمادم اهل مجلس را کند خندان و گریان هم

ز لطف هر یکی گشته است غرق اندر خوی خخلت
نم سرچشمه زمزم چه زمزم آب حیوان هم

سه چارم نیز میباشند فرزندان جسمانی
ولی من فارغم زیشان و از من نیز ایشان هم

ز فرزندان جسمانی ندارم چشم جمعیت
کزیشان روز و شب هستم دل افکار و پریشان هم

بقای جان فرزندان روحانی من بادا
که من زیشان شدم شهره بایران و بتوران هم

کر ای آن کنند الحق که چون ابن یمین سازم
یکایک را وطن در دل نه در دل بلکه در جان هم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٨۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٨٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.