هوش مصنوعی: شاعر در این متن از لحظات خوش تنهایی و وحدت با خود سخن می‌گوید، جایی که نه زمین است و نه آسمان. او از جایگاه خود در عالم وحدت و رازهایی که عقل از درک آن عاجز است، صحبت می‌کند. در پایان، از تأثیر شیرین و شورانگیز گفتار مخاطب خود (ابن یمین) یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵٨٧

با خویشتنم هست دمی خوش که در آندم
گنجای نبی نی ولی نی و ملک هم

در عالم وحدت بمقامیست مرا جای
کآنجا نه سما کست پدید و نه سمک هم

در خانه شش گوشه مربع چو نشینم
ز آنسوی مکان پویم و زین دور ترک هم

آگه نشود عقل زاسرار من و او
کانها نه پدیدار یقین است و نه شک هم

ای ابن یمین زنده برانم که بمانم
چندانک بماند کره خاک و فلک هم

شیرینی گفتار تو افکند در آفاق
شوری ز چه زآنروی که شهدست و نمک هم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٨۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٨٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.