هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات خود نسبت به معشوق و جدایی از او سخن می‌گوید. او از غم و اندوه ناشی از این جدایی و ناتوانی در رسیدن به معشوق می‌گوید. همچنین، به ناامیدی و شکست خود اشاره کرده و از این که معشوق وفا نکرده اظهار تاسف می‌کند. در پایان، شاعر به این امید است که معشوق از رفتار خود توبه کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل ۲۳

رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که برآید ز دست ما

برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک
هر جا که هست بی تو نباشد نشست ما

با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی
ما خود شکسته‌ایم چه باشد شکست ما

جرمی نکرده‌ام که عقوبت کند ولیک
مردم به شرع می‌نکشد ترک مست ما

شکر خدای بود که آن بت وفا نکرد
باشد که توبه‌ای بکند بت پرست ما

سعدی نگفتمت که به سرو بلند او
مشکل توان رسید به بالای پست ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۲
گوهر بعدی:غزل ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.