هوش مصنوعی:
در این متن، شخصی به نام «معرف» نزد «آصف» میرود و فصلی ستوده میخواند. او امیدوار است که با این کار، توجه و لطف آصف را جلب کند. اما آصف، که تحسینهای معرف را بیاساس میداند، به او تذکر میدهد که تحسینهای بیجا فایدهای ندارد و مانند این است که بز را با گدازه فربه کنند، که کاری بیهوده است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم انتقادی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ٧۵۶
دی معرف به پیش آصف عهد
خواند فصلی ستوده که و مه
طمع خام او بر آنش داشت
که مگر پخته کرد نان فره
خواجه را خود دهن بتحسینش
همچو سوفار بود پر از زه
گفت ناگه معرف ای خواجه
سبحه آفرین ز دست بنه
گه گهی نیز میکن احسانی
گر چه تحسینت هست ز احسان به
ز آنکه دیریست تا مثل زده اند
نشود بز بگدگدی فربه
خواند فصلی ستوده که و مه
طمع خام او بر آنش داشت
که مگر پخته کرد نان فره
خواجه را خود دهن بتحسینش
همچو سوفار بود پر از زه
گفت ناگه معرف ای خواجه
سبحه آفرین ز دست بنه
گه گهی نیز میکن احسانی
گر چه تحسینت هست ز احسان به
ز آنکه دیریست تا مثل زده اند
نشود بز بگدگدی فربه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٧۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۵٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.