هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در مدح سلطان یا پادشاهی نوشته شده است. شاعر از باد می‌خواهد تا پیام او را به دربار برساند و از فضایل و عدالت پادشاه، قدرت نظامی و تدبیر او در اداره مملکت سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به وضعیت فقیرانه خود اشاره کرده و از پادشاه درخواست کمک می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی پیچیده و مفاهیم تاریخی و درباری، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ٧٨٨

ای باد خوش نفس گذری کن ز راه لطف
بر خاک در گهی ز فلک جسته برتری

یعنی جناب حضرت شاهی که زیبدش
بر سروران عرصه آفاق سروری

سلطان نظام دولت و دین آنکه چون خلیل
آورد زیر پا سر بتهای آذری

موسی صفت بمعجز آیات بینات
بر هم شکست قاعده سحر سامری

آن سایه خدای که بگرفت دولتش
عالم بزخم تیغ چو خورشید خاوری

هنگام کارزار گرش برگ نی بدست
باشد کند بقوت بازوش خنجری

تدبیر مملکت چو خضر کرد از آن شدست
یأجوج فتنه بسته سد سکندری

ای باد خوش نفس چو کند بخت فرخت
سوی جناب حضرت میمونش رهبری

اول ببوس خاک همایون جناب او
تقدیم کرده واجب آداب چاکری

وانگاه عرضه دار که ابن یمین کنون
از محنتی که میکشد از چرخ چنبری

شعر از هوای مدح تواش گفته میشود
ورنه کجاستش سر سودای شاعری

حالش فقیر گشته و وقتش قلندرست
بار عیال میکشد و وام بر سری

از تاب آفتاب غم از پا در آمدست
وقتست اگر بسایه لطفش در آوری

خواهی که حال تیره او با صفا شود
محمود را شنو که چه گفتست عنصری

یکروز روزه دار و بمن بخش قوت خویش
تا تو بهشت یابی و چاکر توانگری

مقصود گفتم ار چه که دانم نهفته نیست
بر رای شاه قاعده بند پروری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧٨٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧٨٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.