۱۵۸ بار خوانده شده
سپهرا من از گردشت فارغم
مرا کی توانی که غمگین کنی
نه نایم که بر بسته باشم کمر
بدان تا مرا کام شیرین کنی
نه نرگس که سر پیشت آرم فرود
گرم افسر و تاج زرین کنی
گرفتم که ایوان قصر مرا
ز خشت زر و نقره پر چین کنی
نمیارزدم این تنعم بدان
که در آخرم خشت بالین کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مرا کی توانی که غمگین کنی
نه نایم که بر بسته باشم کمر
بدان تا مرا کام شیرین کنی
نه نرگس که سر پیشت آرم فرود
گرم افسر و تاج زرین کنی
گرفتم که ایوان قصر مرا
ز خشت زر و نقره پر چین کنی
نمیارزدم این تنعم بدان
که در آخرم خشت بالین کنی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٨۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨۴٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.