۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ٨۴٧

شهاب الدین علی را گفت یاری
که ما را از می ات چون نیست بهری

تو خود باری همی نوش و میفکن
نشاط باده از شهری بشهری

جوابش داد کان نوشیدنی نیست
کزان خواهم گرفتم پاد زهری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٨۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨۴٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.