هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از عشق و دشواری‌های آن سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که دیدن یار زیبا با وجود ترس و وحشت از او، همچنان شیرین و دل‌نشین است. شاعر همچنین به ناتوانی خود در ترک کوی دوست اشاره می‌کند و از دوستانش می‌خواهد که او را به خاطر این ضعف ببخشند. او تأکید می‌کند که عشق و دوستی آسان به دست می‌آید اما جدایی از آن دشوار است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و جدایی نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارند.

غزل ۷۳

دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست

یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست
بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست

آن که در چاه زنخدانش دل بیچارگان
چون ملک محبوس در زندان چاه بابلست

پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی
باز می‌گویم که هر دعوی که کردم باطلست

زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتلست
چون ز دست دوست می‌گیری شفای عاجلست

من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
دوستان معذور داریدم که پایم در گلست

باش تا دیوانه گویندم همه فرزانگان
ترک جان نتوان گرفتن تا تو گویی عاقلست

آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست
او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست

ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست
چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست

گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین منزلست

سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۲
گوهر بعدی:غزل ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.