۶۷۵ بار خوانده شده

غزل ۸۰

این خط شریف از آن بنان است
وین نقل حدیث از آن دهان است

این بوی عبیر آشنایی
از ساحت یار مهربان است

مهر از سر نامه برگرفتم
گفتی که سر گلابدان است

قاصد مگر آهوی ختن بود
کش نافهٔ مشک در میان است

این خود چه عبارت لطیف است
وین خود چه کفایت بیان است

معلوم شد این حدیث شیرین
کز منطق آن شکرفشان است

این خط به زمین نشاید انداخت
کز جانب ماه آسمان است

روزی برود روان سعدی
کاین عیش نه عیش جاودان است

خرم تن او که چون روانش
از تن برود سخن روان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۹
گوهر بعدی:غزل ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.