هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، انتظار، و درد فراق سخن می‌گوید. او از بوی بهار و وصال دوستان یاد می‌کند و از دل‌بری خط نگارین و عشق به دلستان می‌گوید. شاعر از گرفتاری دل در دام عشق و انتظار برای بازگشت معشوق سخن می‌گوید و از ناتوانی صبر در برابر قوت عشق می‌نالد. همچنین، او از بیزاری دوستان و جدایی جسم و جان می‌گوید و درد خود را با ناله‌های دردناک بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری و مفاهیم فلسفی مانند جدایی جسم و جان نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل ۷۹

این باد بهار بوستان است
یا بوی وصال دوستان است

دل می‌برد این خط نگارین
گویی خط روی دلستان است

ای مرغ به دام دل گرفتار
بازآی که وقت آشیان است

شب‌ها من و شمع می‌گدازیم
این است که سوز من نهان است

گوشم همه روز از انتظارت
بر راه و نظر بر آستان است

ور بانگ مؤذنی میاید
گویم که درای کاروان است

با آن همه دشمنی که کردی
بازآی که دوستی همان است

با قوت بازوان عشقت
سرپنجهٔ صبر ناتوان است

بیزاری دوستان دمساز
تفریق میان جسم و جان است

نالیدن دردناک سعدی
بر دعوی دوستی بیان است

آتش به نی قلم درانداخت
وین حبر که می‌رود دخان است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۸
گوهر بعدی:غزل ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.