۱۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸ - کیفر مجیرالدین بیلقانی در هجای اصفهان

زاول که نفس ناطقه را از شعاع عقل
ایزد بلطف خویش و برحمت بیافرید

پستان خویش در دهن شاعران نهاد
تا هر کسی بقدر فصاحت همی مکید

وز بهر اینکه دیرتر آمد مجیردین
شیرش نمانده بود پس اندر دهانش...
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷ - خوان از خون
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹ - صائم الدهر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.