هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از سعدی، بیانگر عشق و فداکاری در راه معشوق است. شاعر از عشق بی‌حد و مرز خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی زهر در کنار معشوق مانند شکر شیرین می‌شود. او همچنین به دشمنان و مخالفان اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که عشق او هرگز سرد نخواهد شد. در نهایت، شاعر از درد عشق و وصال سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر وصال ممکن نباشد، درد عشق ارزشمند است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و درد عشق نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل ۱۶۳

هر که می با تو خورد عربده کرد
هر که روی تو دید عشق آورد

زهر اگر در مذاق من ریزی
با تو همچون شکر بشاید خورد

آفرین خدای بر پدری
که تو فرزند نازنین پرورد

لایق خدمت تو نیست بساط
روی باید در این قدم گسترد

خواستم گفت خاک پای توام
عقلم اندر زمان نصیحت کرد

گفت در راه دوست خاک مباش
نه که بر دامنش نشیند گرد

دشمنان در مخالفت گرمند
و آتش ما بدین نگردد سرد

مرد عشق ار ز پیش تیر بلا
روی درهم کشد مخوانش مرد

هر که را برگ بی مرادی نیست
گو برو گرد کوی عشق مگرد

سعدیا صاف وصل اگر ندهند
ما و دردی کشان مجلس درد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۶۲
گوهر بعدی:غزل ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.