هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد و رنج عشق و فراق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که درد ناشی از عشق، حتی اگر سوزاننده باشد، شیرین‌تر از هر لذتی است. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند عدالت، صلح، عقل و عشق، و رنج‌های زندگی اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که در برابر سختی‌ها صبور باشد و به عشق و عافیت توجه کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

غزل ۱۶۲

طرفه می‌دارند یاران صبر من بر داغ و درد
داغ و دردی کز تو باشد خوشترست از باغ ورد

دوستانت را که داغ مهربانی دل بسوخت
گر به دوزخ بگذرانی آتشی بینند سرد

حاکمی گر عدل خواهی کرد با ما یا ستم
بنده‌ایم ار صلح خواهی جست با ما یا نبرد

عقل را با عشق خوبان طاقت سرپنجه نیست
با قضای آسمانی برنتابد جهد مرد

عافیت می‌بایدت چشم از نکورویان بدوز
عشق می‌ورزی بساط نیک نامی درنورد

زهره مردان نداری چون زنان در خانه باش
ور به میدان می‌روی از تیرباران برمگرد

حمل رعنایی مکن بر گریه صاحب سماع
اهل دل داند که تا زخمی نخورد آهی نکرد

هیچ کس را بر من از یاران مجلس دل نسوخت
شمع می‌بینم که اشکش می‌رود بر روی زرد

با شکایت‌ها که دارم از زمستان فراق
گر بهاری باز باشد لیس بعد الورد برد

هر که را دردی چو سعدی می‌گدازد گو منال
چون دلارامش طبیبی می‌کند داروست درد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۶۱
گوهر بعدی:غزل ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.