هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، ویژگی‌های معشوق را توصیف می‌کند. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند عشق پایدار، زیبایی بی‌نهایت و تأثیرات عمیق عشق بر زندگی انسان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل ۱۷۴

آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد
نه دل من که دل خلق جهانی دارد

به تماشای درخت چمنش حاجت نیست
هر که در خانه چنو سرو روانی دارد

کافران از بت بی‌جان چه تمتع دارند
باری آن بت بپرستند که جانی دارد

ابرویش خم به کمان ماند و قد راست به تیر
کس ندیدم که چنین تیر و کمانی دارد

علت آنست که وقتی سخنی می‌گوید
ور نه معلوم نبودی که دهانی دارد

حجت آنست که وقتی کمری می‌بندد
ور نه مفهوم نگشتی که میانی دارد

ای که گفتی مرو اندر پی خون خواره خویش
با کسی گوی که در دست عنانی دارد

عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

سعدیا کشتی از این موج به در نتوان برد
که نه بحریست محبت که کرانی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۷۳
گوهر بعدی:غزل ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.