هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر نسبت به عشق و دوستی است. شاعر از نبودن معشوق و بی‌وفایی او شکایت می‌کند و تأکید می‌کند که بدون معشوق، زندگی برایش لذتی ندارد. او همچنین از درد دل با دشمنان پرهیز می‌کند و معتقد است که غم‌ها را تنها با یار می‌توان تقسیم کرد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بی‌وفایی و درد دل با دشمنان نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

غزل ۲۰۳

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

عجب گر در چمن برپای خیزی
که سرو راست پیشت خم نباشد

مبادا در جهان دلتنگ رویی
که رویت بیند و خرم نباشد

من اول روز دانستم که این عهد
که با من می‌کنی محکم نباشد

که دانستم که هرگز سازگاری
پری را با بنی آدم نباشد

مکن یارا دلم مجروح مگذار
که هیچم در جهان مرهم نباشد

بیا تا جان شیرین در تو ریزم
که بخل و دوستی با هم نباشد

نخواهم بی تو یک دم زندگانی
که طیب عیش بی همدم نباشد

نظر گویند سعدی با که داری
که غم با یار گفتن غم نباشد

حدیث دوست با دشمن نگویم
که هرگز مدعی محرم نباشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۰۲
گوهر بعدی:غزل ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.