۱۹۰ بار خوانده شده

بخش ۸۸ - جواب نامه نوشتن زال زر به نزد زواره گوید

جهان دیده زال این سخن چون شنید
برآشفت و از جایگه بردمید

چنین پاسخ نامه پور کرد
که مانا تو را دیو مزدور کرد

بپوشید دیوت دو چشم خرد
ز گردان چنین ناسزا کی سزد

مرا پیر خوانی و دل بشکنی
بترسانی از جنگ اهریمنی

به یزدان که چون برگرایم عمود
برآرم ز کوه ستیزنده دود

چو من پیر گشتم هژبر افکنم
بلای دل جان اهریمنم

تو مردانه باش و برآرای کار
میندیش از دیو و از کارزار

چو خورشید مینو چنان زخم دار
سوی سیستان آمد از کارزار

همه سیستان گشت زیر و زبر
بگفتا بگردان روان زال زر

که کردند دروازه را استوار
ببد گرد دستان نیرم سوار

بفرمود تا سنگهای گران
کشیدند بر باره افسونگران

بگردید در گرد شهر و حصار
کجا بد خراب کرد زال استوار

وزین روی برخاست آوای جنگ
دلیران ببستند برباره تنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۷ - رزم سام با ارهنگ دیو و گرفتار شدن سام گوید
گوهر بعدی:بخش ۸۹ - جنگ زوراه با ارهنگ دیو گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.