هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از عیب‌جویی دیگران نسبت به خود و عشقش شکایت می‌کند. او بیان می‌کند که دیگران از عشق او به عنوان یک پریشانی یاد کرده‌اند و عیوبش را آشکار ساخته‌اند. شاعر همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که دشمنی‌های دیگران ممکن است در واقع دوستی باشد که درد او را به درمان می‌رساند. در نهایت، او تأکید می‌کند که عشق و عرفان دو مقوله‌ای هستند که تنها عاشقان و عارفان می‌توانند آن را درک کنند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و انتقاد اجتماعی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل ۲۲۳

عیب جویانم حکایت پیش جانان گفته‌اند
من خود این پیدا همی‌گویم که پنهان گفته‌اند

پیش از این گویند کز عشقت پریشانست حال
گر بگفتندی که مجموعم پریشان گفته‌اند

پرده بر عیبم نپوشیدند و دامن بر گناه
جرم درویشی چه باشد تا به سلطان گفته‌اند

تا چه مرغم کم حکایت پیش عنقا کرده‌اند
یا چه مورم کم سخن نزد سلیمان گفته‌اند

دشمنی کردند با من لیکن از روی قیاس
دوستی باشد که دردم پیش درمان گفته‌اند

ذکر سودای زلیخا پیش یوسف کرده‌اند
حال سرگردانی آدم به رضوان گفته‌اند

داغ پنهانم نمی‌بینند و مهر سر به مهر
آن چه بر اجزای ظاهر دیده‌اند آن گفته‌اند

ور نگفتندی چه حاجت کآب چشم و رنگ روی
ماجرای عشق از اول تا به پایان گفته‌اند

پیش از این گویند سعدی دوست می‌دارد تو را
پیش از آنت دوست می‌دارم که ایشان گفته‌اند

عاشقان دارند کار و عارفان دانند حال
این سخن در دل فرود آید که از جان گفته‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۲۲
گوهر بعدی:غزل ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.