۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶ - در مدح معیّر الممالک دام مجدُهُ

آب خضر از لب لعل تو نه من جویم و بس
چون سکندر طلبد چشمه ی حیوان همه کس

خط آزادی و منشور سرافرازی یافت
سرو تا بندگی قد تو را کرد هوس

در خم زلف تو مرغ دل دیوانه اسیر
هم چو دزدی که شود بسته به زنجیر عسس

طپد از هجر گل روی تو در سینه دلم
بلبل آری چه کند غیر طپیدن، به قفس

یار در محمل و مرغ دلم از سوز نوا
شور در قافله افکند، به آهنگ جرس

شب وصل است مکن زمزمه ای مرغ سحر
تو هم ای صبح خدا را، مکش از سینه قفس

می فروشد لب شیرین تو شکر، لیکن
راه بر مشتریان بسته، رقیبان چو مگس

گر به گنجور تو نالد فرزین
شاطرش حلقه به گوشت کند از نعل فرس

خاصه داماد ملک، دوست محمد که جهان
بود اندر نظر همت او کم زعدس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵ - در مدح ولیّ مطلق و امام بر حق حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷ - وَ لَهُ عَلَیهِ الرَّحمه ایضاً فی التَّشبیب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.