هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هجران یار خود می‌نالد و بیان می‌کند که از فراق معشوق خود رنج می‌برد. او سوگند می‌خورد که دل تنها به یارش بسپارد و آرزو می‌کند که دوباره معشوق به سویش بازگردد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات داشته باشد.

شمارهٔ ۸۱ - ایضاً غزل: منه تَغَمَّده الله تعالی بِغُفرانه

من شیفته و مست و خراب از غم یارم
حیران و جگر سوخته از هجر نگارم

گر یار مرا باز نخواند به سر خویش
من خون جگر در غمش از دیده به بارم

سوگند بدان عهد که با زلف تو بستم
جز بر سر زلفت به کسی دل نسپارم

یا رب سببی ساز که باز آن خم گیسو
یک روز به چنگ آرم و جان را به سپارم

ای کاش که باز آن شوخ پری چهره ی طناز
باز آید و چون ماه، نشیند به کنارم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰ - و له ایضاً علیه الرَّحمَةِ و الغُفران
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲ - ایضاً منه علیه الرَّحمَةِ و الغُفران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.