هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در مدح و توصیف شخصی به نام کاظم بن حسن سروده شده است. در این شعر، به زیباییهای ظاهری و معنوی او، اصالت خانوادگی، نسب بلند و نیاکان بزرگوارش مانند ناصرالدین شاه و خواجه یوسف بن حسن اشاره شده است. همچنین، تولد او در روزی خاص و تحت طالع مسعود توصیف شده و آرزوی موفقیت و حمایت الهی برای او بیان گردیده است.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از زبان ادبی پیچیده و مفاهیم تاریخی و مذهبی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با اصطلاحات ادبی و تاریخی دارد.
شمارهٔ ۱۱۳ - در ولادت میرزا کاظم فرزند سعادتمند میرزا حسن
فروغ بزم جهان نمود وجه حسن
جمال دولت اسلام کاظم بن حسن
سپهر شوکت و حشمت جهان عز و جلال
مه سپهر مهی شمع خاندان کهن
گرانبها گهر بحر دولت ایران
که نقد جان بودش کمترین بها و ثمن
سلیل فرخ مستوفی الممالک راد
وزیر کافی روشن دل نکو دیدن
به فرخی حسبش چون نسب بود عالی
بسان گوهر جان باشدش مبارک تن
بدند جمله نیاکان باب و مام او را
شهان روی زمین صدور اهل زمن
نیای امی او هست ناصرالدین شاه
غریق رحمت حق خسرو جنان مسکن
مهین نیای ابی صدر اعظم ماضی
عزیز مصر شرف خواجه یوسف بن حسن
جلیله مادر وی عصمت الملوک بود
که شرح منقبتش را زبان بود الکن
به روز دوم عشر سوم مه شوال
زجلوه بزم جهان کرد غیرت گلشن
ز روز جمعه دو ساعت گذشته در طهران
فروغ بزم جهان را نمود وجه حسن
مکان به برج حمل داشت مهر و ماه به جدی
زآفتاب رخش گشت چون جهان روشن
به فرق منتظران گشت آن همایون فال
به سال نیک تخافوی ئیل سایه فکن
قرین طالع مسعود گشت چون مولود
به مجمعی پی تاریک سال رفت سخن
به فرّخی پی تاریخ او سرود محیط
دهد به ملک جهان زیب کاظم بن حسن
همیشه تا بود از گل طراوت گلزار
مدام تا که زسرو سهی است زیب چمن
قرین مام و پدر در پناه حجّت عصر
به کامرانی ماناد سالم و ایمن
به هرچه رأی نماید مدد رسد او را
زلطف حق ملک العرش ایزد ذوالمنّ
جمال دولت اسلام کاظم بن حسن
سپهر شوکت و حشمت جهان عز و جلال
مه سپهر مهی شمع خاندان کهن
گرانبها گهر بحر دولت ایران
که نقد جان بودش کمترین بها و ثمن
سلیل فرخ مستوفی الممالک راد
وزیر کافی روشن دل نکو دیدن
به فرخی حسبش چون نسب بود عالی
بسان گوهر جان باشدش مبارک تن
بدند جمله نیاکان باب و مام او را
شهان روی زمین صدور اهل زمن
نیای امی او هست ناصرالدین شاه
غریق رحمت حق خسرو جنان مسکن
مهین نیای ابی صدر اعظم ماضی
عزیز مصر شرف خواجه یوسف بن حسن
جلیله مادر وی عصمت الملوک بود
که شرح منقبتش را زبان بود الکن
به روز دوم عشر سوم مه شوال
زجلوه بزم جهان کرد غیرت گلشن
ز روز جمعه دو ساعت گذشته در طهران
فروغ بزم جهان را نمود وجه حسن
مکان به برج حمل داشت مهر و ماه به جدی
زآفتاب رخش گشت چون جهان روشن
به فرق منتظران گشت آن همایون فال
به سال نیک تخافوی ئیل سایه فکن
قرین طالع مسعود گشت چون مولود
به مجمعی پی تاریک سال رفت سخن
به فرّخی پی تاریخ او سرود محیط
دهد به ملک جهان زیب کاظم بن حسن
همیشه تا بود از گل طراوت گلزار
مدام تا که زسرو سهی است زیب چمن
قرین مام و پدر در پناه حجّت عصر
به کامرانی ماناد سالم و ایمن
به هرچه رأی نماید مدد رسد او را
زلطف حق ملک العرش ایزد ذوالمنّ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲ - در رثاء و تاریخ رحلت سلطان سعید ناصرالدّین شاه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح امیر دوست محمد خان معیّر الممالک دام مَجده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.