هوش مصنوعی: شاعر به دیدار خواجه می‌رود اما به او اجازه ملاقات نمی‌دهند. پس از دو روز، خواجه را در خواب می‌بیند و با او گفت‌وگو می‌کند. در این گفت‌وگو، مسائلی مانند هنر، قدرشناسی از هنرمندان، دنیا و خواب، و رابطه شاگرد و استاد مطرح می‌شود. در نهایت، شاعر از خواب بیدار می‌شود و با گلی صحبت می‌کند که پیامی از خواجه دارد. متن با تأملاتی درباره هنر، زندگی، و روابط اجتماعی پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و تمثیل‌های به‌کار رفته ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۸

خواجه آمد از سفر رفتم به قصد دیدنش
خادمان گفتند نزد خواجه کس را یار نیست

باز گردیدم به سوی کلبه خود منفعل
هیچ محنت بر هنرمندان چنین دشوار نیست

از قضا بعد از دو روزی خواجه را دیدم به خواب
تکیه کرده بر بساط و نزد او دیار نیست

عالم خواب است رفتم پیش و بنشستم برش
گفتمش دارم سوالی از تو پرسش عار نیست

گفت بسم الله گفتم این تکبر از کجاست
بر هنرمندان که قدر مال این مقدار نیست

اندرین بودم که از خوابم یکی بیدار کرد
چشم بگشودم و گلی دیدم که در گلزار نیست

گفتم ای گل از کدامین گلستانی، گفت من
از گلستانی که اندروی صبا را بار نیست

من غلام خواجه ام سوغات او آورده ام
زود تر بستان که نزد خواجه خدمتکاریست

قصه کوته ارمغان را داد و عقل دوربین
کرد تمثیلی که عاقل را درو وانکار نیست

گفت دنیا دارو قاذورات یک جنسند ازانک
دیدن ایشان به بیداران به جز آزار نیست

بر خلاف این اگر بر خوابشان بیند کسی
چون شود بیدار تعبیرش به جز دینار نیست

دی به من از روی یاری گفت یاری کان فلان
گویمت حرفی اگر بر خاطرت دشوار نیست

گفتم از دشمن گران آید ولی از دوستان
بر تن چون کاه من گر کوه باشد یار نیست

گفت که ایران را کسی باشد در انواع هنر
چو تویی امروز نبود و ربود بسیار نیست

از هنر قطع نظر کردم برای بزم می
همنشینی چون تو زیر گنبد دوار نیست

شاه از خانت گرفت و داد از روی کرم
راه در بزمی که شاهان را در آنجا بار نیست

کاهلی در خدمت خود میکنی نشنیده ای
انکه الّا کفر شاخ کاهلی را بار نست

گفتمش تصدیع را ترک ادب دانسته ام
ورنه هرگز بنده را از خدمت شه عار نیست

شاه خورشید جهانگیر است و من مه در مهی
اجتماع ماه با خورشید جز یک بار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.