هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید. او از تضادهای احساسی مانند دوستی دشمنان و دشمنی دوستان میگوید و از انتظار کشیدن برای دیدن معشوق صحبت میکند. همچنین، اشارههایی به طبیعت و عناصری مانند خورشید و ماه دارد که نمادهایی از معشوق هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۴
می دهند از شوق آن رخساره جان از بهر آن
روز و شب خورشید و مه در خانه ورشن کردنند
گر غباری داشتی در دل بیا بگذر بس است
از غریبانی که کویت را غبار دامنند
دوستند آنان که در اندیشه ی قتل منند
دشمنانم دوستند و دوستانم دشمنند
با خیالت تا بود در سینه دل در گفتگو
بلبلان را شکوه باشد کار تا در گلشنند
بر امید دیدن خورشید رویت مهر و ماه
گاه بر درگاه و گه در بام و گه در روزنند
روز و شب خورشید و مه در خانه ورشن کردنند
گر غباری داشتی در دل بیا بگذر بس است
از غریبانی که کویت را غبار دامنند
دوستند آنان که در اندیشه ی قتل منند
دشمنانم دوستند و دوستانم دشمنند
با خیالت تا بود در سینه دل در گفتگو
بلبلان را شکوه باشد کار تا در گلشنند
بر امید دیدن خورشید رویت مهر و ماه
گاه بر درگاه و گه در بام و گه در روزنند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.