هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درخواست کمک و دستگیری از معشوق است. شاعر از ناتوانی خود در برابر عشق و غم سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که او را دستگیر کند و از این بحران نجات دهد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۳۰۷

دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر
کز دست می‌رود سرم ای دوست دست گیر

شرط است دستگیری درمندگان و من
هر روز ناتوان ترم ای دوست دست گیر

پایاب نیست بحر غمت را و من غریق
خواهم که سر برآورم ای دوست دست گیر

سر می‌نهم که پای برآرم ز دام عشق
وین کی شود میسرم ای دوست دست گیر

دل جان همی‌سپارد و فریاد می‌کند
کآخر به کار تو درم ای دوست دست گیر

راضی شدم به یک نظر اکنون که وصل نیست
آخر بدین محقرم ای دوست دست گیر

از دامن تو دست ندارم که دست نیست
بر دستگیر دیگرم ای دوست دست گیر

سعدی نه بارها به تو برداشت دست عجز
یک بارش از سر کرم ای دوست دست گیر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۰۶
گوهر بعدی:غزل ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.