هوش مصنوعی: شاعر در این متن از شبی تاریک و روزی روشن و خرم سخن می‌گوید که بخت پیروز به استقبالش آمده است. او از شادی و نوروز سخن می‌گوید و از دشمنان و درد جدایی یاد می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که اگر شب‌های وحشت‌ناک نبود، ارزش این روز را نمی‌دانست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۳۱۴

مبارکتر شب و خرمترین روز
به استقبالم آمد بخت پیروز

دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود امروز نوروز

مهست این یا ملک یا آدمیزاد
پری یا آفتاب عالم افروز

ندانستی که ضدان در کمینند
نکو کردی علی رغم بدآموز

مرا با دوست ای دشمن وصالست
تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

شبان دانم که از درد جدایی
نیاسودم ز فریاد جهان سوز

گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود
نمی‌دانست سعدی قدر این روز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۱۳
گوهر بعدی:غزل ۳۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.