هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر عشق و وفاداری عمیق شاعر به معشوق است. شاعر از زیبایی‌های طبیعت و لحظات عاشقانه سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی در برابر تیغ دشمن نیز از عشق خود دست برنمی‌دارد. او وفاداری خود را به معشوق نشان می‌دهد و بیان می‌کند که حتی در روز قیامت نیز به او وفادار خواهد ماند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۳۱۵

پیوند روح می‌کند این باد مشک بیز
هنگام نوبت سحرست ای ندیم خیز

شاهد بخوان و شمع بیفروز و می بنه
عنبر بسای و عود بسوزان و گل بریز

ور دوست دست می‌دهدت هیچ گو مباش
خوشتر بود عروس نکوروی بی جهاز

امروز باید ار کرمی می‌کند سحاب
فردا که تشنه مرده بود لای گو بخیز

من در وفا و عهد چنان کند نیستم
کز دامن تو دست بدارم به تیغ تیز

گر تیغ می‌زنی سپر اینک وجود من
عیار مدعی کند از دشمن احتراز

فردا که سر ز خاک برآرم اگر تو را
بینم فراغتم بود از روز رستخیز

تا خود کجا رسد به قیامت نماز من
من روی در تو و همه کس روی در حجاز

سعدی به دام عشق تو در پای بند ماند
قیدی نکرده‌ای که میسر شود گریز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۱۴
گوهر بعدی:غزل ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.