هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن می‌گوید. او از گل و ساغر لاله‌گون یاد می‌کند که به جای فایده، تنها جنون برایش به ارمغان آورده است. شاعر به بوی گل و میل دلش به چمن اشاره می‌کند و از نسیم گل به عنوان راهنمای خود یاد می‌کند. او خود را خراب و عاشق می‌داند و از ملامت دیگران شکایت دارد. در پایان، شاعر از غم و سوختگی خود می‌گوید و از چرخ کبود می‌خواهد که اطلس نیلگون را به او ندهد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۴

عرضه مده بدور گل ساغر لاله گون مرا
کزمی و گل نمیرسد فایده جز جنون مرا

بود ببوی گلرخی میل دلم سوی چمن
خاصه که خود نسیم گل آمده رهنمون مرا

اهل صلاح را بکف ساغر شهد و شیر به
من که خراب و عاشقم باد حواله خون مرا

هر نفسم زنی بسر سنگ ملامت دگر
از همه ای پری مگر یافته یی زبون مرا

شد چو فغانیم بدن سوخته پلاس غم
چرخ کبود گو مده اطلس نیلگون مرا
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.