هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و ناامیدی شاعر نسبت به شرایط زندگی و عشق نافرجامش سخن می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق و ناملایمات روزگار شکایت دارد و احساس می‌کند که در این دنیا جایگاه مناسبی ندارد. شاعر همچنین به ناعادلانه بودن سرنوشت و رفتارهای ناپسند خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق مانند حسرت و ناامیدی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از مفاهیم مانند ناعادلانه بودن سرنوشت نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵

نه هوای باغ سازد نه کنار کشت ما را
تو بهر کجا که باشی بود آن بهشت ما را

ندهند ره بکویت چکنم چرا نسوزم
همه گل برند و بر سر بزنند خشت ما را

بگل فسرده ی ما نرسید ابر رحمت
چه امید خیر باشد زچنین سرشت ما را

چو تو کافری ندیدم، بفراق رفت عمری
که نبود هیچ در دل هوس کنشت ما را

همه وقت بود ما را دل شاد و جان آگه
غم عاشقی درآمد که بخود نهشت ما را

فلک دو رو چو بر ما رقم بدی زد آخر
بکتاب نیکنامان زچه رو نوشت ما را

تو بدی، مبر فغانی بکسی گمان تهمت
که گواه حال باشد حرکات زشت ما را
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.