هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مضامین عرفانی و اخلاقی سخن میگوید. شاعر از بیدار شدن از خواب غفلت، نوشیدن باده (نماد عشق و معرفت)، و رهایی از عقل خشک سخن میگوید. همچنین به ارزشهای معنوی و ناپایداری دنیا اشاره میکند و از درد فراق و ناتوانی در بیان رنجها مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به مصرف شراب (بهعنوان نماد) ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۲
ساقیا بیدار گردان چشم خواب آلوده را
باده نوش و نقل کن دلهای خون پالوده را
لاله از حد میبرد مستی و گل تر دامنی
خیز و در جام شراب انداز مشک سوده را
گر گناهی نیست در مستی ثوابی نیز نیست
اجر چندانی نباشد کار نافرموده را
کشتی می میبرد از ورطه ی عقلم برون
ورنه آسان چون روم این راه ناپیموده را
آنچه در گنج دو عالم نیست در میخانه هست
تا بخواری ننگری این کهگل فرسوده را
ای صبا بگذر بخاک شوربختان فراق
این نمک بر دل میفشان مردم آسوده را
نامه ی درد فغانی قابل تحریر نیست
بهر این بیت العمل ضایع مگردان دوده را
باده نوش و نقل کن دلهای خون پالوده را
لاله از حد میبرد مستی و گل تر دامنی
خیز و در جام شراب انداز مشک سوده را
گر گناهی نیست در مستی ثوابی نیز نیست
اجر چندانی نباشد کار نافرموده را
کشتی می میبرد از ورطه ی عقلم برون
ورنه آسان چون روم این راه ناپیموده را
آنچه در گنج دو عالم نیست در میخانه هست
تا بخواری ننگری این کهگل فرسوده را
ای صبا بگذر بخاک شوربختان فراق
این نمک بر دل میفشان مردم آسوده را
نامه ی درد فغانی قابل تحریر نیست
بهر این بیت العمل ضایع مگردان دوده را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.