هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاشقانه، ناپایداری زندگی، و میل به فراموشی دردها با میگساری را بیان می‌کند. شاعر از دل شکسته، عشق تلخ، و گذر زمان می‌گوید و در نهایت به دنبال آرامش در مستی و فراموشی است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به میگساری و مستی نیاز به درک مناسب از این مفاهیم دارد.

شمارهٔ ۴۱

چندم خراشی از سخن تلخ سینه را
آزار تا کی این دل چون آبگینه را

انگیز خار خار دل ریش عاشقست
دادن بدست باد، گل عنبرینه را

صبحست و در پیاله میی همچو آفتاب
ساقی بیار باقی نقل شبینه را

در کش بحرف رفته قلم هر چه رفت رفت
ما لوح ساده ایم چه دانیم کینه را

مستانه آمدی بکنار محیط فیض
پر کن فغانی از در مکنون سفینه را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.