هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از داغ‌های تازه‌ای که خال معشوق بر دلش می‌نهد می‌نالد و از چراغی که از رخسار معشوق در دلش افروخته شده سخن می‌گوید. هر جام می که به او می‌دهند، داغی تازه بر داغ‌های پیشین او می‌افزاید. شاعر در جستجوی فراغتی بهتر از دیدار معشوق است و از این که تنها نوید وصال می‌تواند غم او را بزداید، شکوه می‌کند. در نهایت، او از گل خاصی در چمن یاد می‌کند که داغش را تازه کرده و دیگر به بلبل و باغ توجهی ندارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری قدیمی ممکن است برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۴۶

بر دل فزود خال تو داغی دگر مرا
افروخت از رخ تو چراغی دگر مرا

هر جام می که در نظرم میدهی بغیر
داغیست تازه بر سر داغی دگر مرا

ایندم که بی رقیب روی گیرمت عنان
زین خوبتر کجاست فراغی دگر مرا

هر روز بهر دفع غم از خانه همدمی
بیرون برد بگلشن و باغی دگر مرا

اما بجز نوید وصالت عجب که کس
از ره برد بلابه و لاغی دگر مرا

داغم از آن گلست فغانی درین چمن
کی دل کشد بلاله و راغی دگر مرا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.