هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و جدایی سخن میگوید و احساسات شاعر را در مواجهه با دوری معشوق و تأثیر این جدایی بر روح و روانش بیان میکند. شاعر از درد دل بیقرار، خیالهای شبانه و تأثیر ترانههای جدایی بر خود میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال بهطور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم بهکاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد.
شمارهٔ ۵۶
دگرم ز روی ساقی چه گلی شکفت امشب
دل بیقرار در خون بچه روز خفت امشب
بتبسم نهانی که زدی به گریه ی من
مژه ی خیال بازم چه گهر که سفت امشب
ز میان همنشینان چه روی بخشم بیرون
چو بهیچ باب عاشق سخنی نگفت امشب
به ترانه ی جدایی همه را به خون کشیدی
دل بیخبر چه داند که چه می شنفت امشب
نکند نظر فغانی که گلی و گلشنی هست
ز هوای خاک پایی که بدیده رفت امشب
دل بیقرار در خون بچه روز خفت امشب
بتبسم نهانی که زدی به گریه ی من
مژه ی خیال بازم چه گهر که سفت امشب
ز میان همنشینان چه روی بخشم بیرون
چو بهیچ باب عاشق سخنی نگفت امشب
به ترانه ی جدایی همه را به خون کشیدی
دل بیخبر چه داند که چه می شنفت امشب
نکند نظر فغانی که گلی و گلشنی هست
ز هوای خاک پایی که بدیده رفت امشب
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.