هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از جمال و قد معشوق، نقش او در صحیفه‌ی حسن، و تأثیر عمیقش بر زندگی خود سخن می‌گوید. همچنین، او به جاودانگی معشوق و ناپایداری دیگر چیزها اشاره می‌کند و از آشوب زیبایی‌های معشوق و شیوه‌ی قلم آفرینش شکوه می‌کند. در پایان، شاعر از دعای اهل نیاز و جلوه‌ی گل و سرو در صبحدم سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ فغانی از حریم حرمت معشوق بیرون نمی‌رود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۳

خرام سر و تو جان را حیات دمبدمست
نهال قد ترا آب خضر در قدمست

خوشم بنقش جمالت که در صحیفه ی حسن
مراد از قلم آفرینش این رقمست

بغیر آن رخ چون گل که تا ابد باقیست
نظر به هر چه درین باغ می کنم عدمست

یکی هزار شد آشوب حسنت از خط سبز
فغان ز خامه ی صنع، این چه شیوه ی قلمست

به ماه روی تو این آزرو که من دارم
هزار سال اگر بینمت هنوز کمست

بناز بر مگذر از دعای اهل نیاز
که جلوه ی گل و سرو از نسیم صبحدمست

بزخم تیر جفا از حریم حرمت تو
برون نرفت فغانی که صید این حرمست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.