هوش مصنوعی: این شعر از عشق و شوریدگی عاشقان سخن می‌گوید که در وجودشان آتش عشق شعله‌ور است. شاعر از دردها و رنج‌های عشق، بی‌قراری، و سوختن در آتش عشق می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی لذت‌های ظاهری نیز برای عاشقان سوزاننده است. در نهایت، شعر به این مفهوم می‌پردازد که عشق حقیقی حتی در مرگ نیز باقی می‌ماند و همچون شاخه‌ی گلی که در سرما خشک می‌شود، آتش عشق را در خود دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و سوختن در آتش آن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۱۳

عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست
در بدن خون نشتر و در دل سویدا آتشست

تن نخواهد خوابگاه نرم چون گر مست دل
گلخنی را زیر و پهلو فرش دیبا آتشست

میگدازم از حیا تا از تو می جویم مراد
در نهاد بیدلان عرض تمنا آتشست

خواب مستی کرده می سوزم ز آشوب خمار
چون نسوزم چون مرا در جمله اعضا آتشست

می مخور بسیار اگرچه ساقیت باشد خضر
کانچه امشب آب حیوانست فردا آتشست

مرد صاحبدل رساند فیض در موت و حیات
شاخ گل چون خشک گردد وقت سرما آتشست

گر چنین خواهد کشید از دل فغانی آه گرم
تا نفس خواهد زدن گلهای صحرا آتشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.