هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند درد عشق، درمان ناپذیری آن، و ارزش نگاه معشوق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند عنقا و مرغ سلیمان دارد. شاعر از عشق و سودا می‌گوید و از تأثیرات آن بر روح و جسم سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۲۳

خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست
حق نظرست آنکه ستانند نه باجست

در دست طبیبست علاج همه دردی
دردی که طبیبم دهد آنرا چه علاجست

این درد که می آوردم مژده ی درمان
در دل نمک سوده و در چشم زجاجست

در منزل عنقا چه زید مرغ سلیمان
چندانکه نظر می کنم آنجا سر و تاجست

فیضی که نظر می برد از چشمه ی خورشید
در روز توان یافت، سخن در شب داجست

در آتش سودای تو صد قافله ی مشک
خاکستر بازار بود این چه رواجست

بسیار مکش این نفس سرد فغانی
شاید که تحمل نکند گرم مزاجست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.