هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از شیدا فغانی، با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین مانند چراغ، گل، صبح، ستاره، مهتاب و خورشید، به توصیف عشق و جذبههای معنوی میپردازد. شاعر با بیان احساسات خود نسبت به معشوق، از روشنایی و صفای دل سخن میگوید و از تأثیر حضور معشوق بر زندگی خود مینویسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از نمادها و استعارههای بهکاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۱۵۰
بازم چراغ دل بمی ناب روشنست
چشمم ز جلوه ی گل سیراب روشنست
چون صبح اگر ستاره فشانی کنم رواست
کز دیدن تو دیده ی بیخواب روشنست
امشب که در خرابه ی درویش آمدی
بیرون مرو که خانه ز مهتاب روشنست
بخشد صفای چشمه ی خورشید دیده را
آیینه ی رخ تو که چون آب روشنست
شمع مراد من ز تماشای ابرویت
همچون چراغ گوشه ی محراب روشنست
خالی مباد ساغر دور از می وصال
کز این چراغ مجلس احباب روشنست
سربازی فغانی شیدا به تیغ عشق
جوهر صفت ز خنجر قصاب روشنست
چشمم ز جلوه ی گل سیراب روشنست
چون صبح اگر ستاره فشانی کنم رواست
کز دیدن تو دیده ی بیخواب روشنست
امشب که در خرابه ی درویش آمدی
بیرون مرو که خانه ز مهتاب روشنست
بخشد صفای چشمه ی خورشید دیده را
آیینه ی رخ تو که چون آب روشنست
شمع مراد من ز تماشای ابرویت
همچون چراغ گوشه ی محراب روشنست
خالی مباد ساغر دور از می وصال
کز این چراغ مجلس احباب روشنست
سربازی فغانی شیدا به تیغ عشق
جوهر صفت ز خنجر قصاب روشنست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.