۱۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۵

مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث
بهار و باغ چه باشد که یار شد باعث

رسیده بود گل آن سرو چون به باغ آمد
بیار می که یکی از هزار شد باعث

نبود ناله ی مرغ چمن ز جلوه ی گل
لطافت رخ آن گلعذار شد باعث

اگر بمیکده رفتیم عذر ما بپذیر
که باده خوردن ما را بهار شد باعث

گر از تو یکدوسه روزی جدا شدیم مرنج
که گردش فلک و روزگار شد باعث

اگر ز کوی تو رفتم باختیار نبود
فغان و ناله ی بی اختیار شد باعث

بمجلس تو فغانی کشید طعن رقیب
گل وصال تو بر زخم خار شد باعث
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.