هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و طبیعت‌گرا، توصیفی زیبا از طلوع آفتاب و تأثیر آن بر جهان و دل شاعر ارائه می‌دهد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند خجالت آفتاب از نظاره معشوق، تأثیر شراب صبحگاهی و اضطراب نیمه‌شب، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و تصاویر شاعرانه پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مستی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۵۷

ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح
لعلت بخنده ی نمکین برده آب صبح

تابان ز جیب پیرهنت سینه ی چو سیم
چون روشنی روز سفید از نقاب صبح

ما را چو شمع با تو نشانند رو برو
سوز و گداز نیم شب و اضطراب صبح

دل را فراغ می دهد و دیده را فروغ
دیدار آفتاب و شان و شراب صبح

دیوانه ی جمال تو از مستی خیال
ذوق می شبانه ندانست و خواب صبح

خون شد دلم ز سیر مه و مهر چون شفق
از دیر ماندن شب تار و شتاب صبح

بستان می صبوح فغانی بفال سعد
آندم که آفتاب گشاید نقاب صبح
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.