هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناکامیهای عاشقانه و نرسیدن به آرزوهایش سخن میگوید. او از بیتوجهی معشوق، روزگار ناسازگار و ناملایمات زندگی شکایت دارد و احساس میکند که از همهچیز محروم شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و ناامیدی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی احساسات سنگین و ناامیدکننده هستند که برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۱۶۴
خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد
من این طلب ندارم و او هم نمی دهد
در دست روزگار گل آرزوی من
ز آنگونه شد فسرده که بو هم نمی دهد
من آرزوی آب به دل سرد کرده ام
بختم مجال بر لب جو هم نمی دهد
بیمست کز خمار دهم جان و میفروش
یک ساغرم ز لای سبو هم نمی دهد
بیگانه وارم از حرم وصل راند یار
جایم به پهلوی سگ کو هم نمی دهد
من صد سلام کردم و او یکجواب تلخ
بعد از هزار تندی خو هم نمی دهد
از بسکه جور دید فغانی ز دست دل
راه نظر بروی نکو هم نمی دهد
من این طلب ندارم و او هم نمی دهد
در دست روزگار گل آرزوی من
ز آنگونه شد فسرده که بو هم نمی دهد
من آرزوی آب به دل سرد کرده ام
بختم مجال بر لب جو هم نمی دهد
بیمست کز خمار دهم جان و میفروش
یک ساغرم ز لای سبو هم نمی دهد
بیگانه وارم از حرم وصل راند یار
جایم به پهلوی سگ کو هم نمی دهد
من صد سلام کردم و او یکجواب تلخ
بعد از هزار تندی خو هم نمی دهد
از بسکه جور دید فغانی ز دست دل
راه نظر بروی نکو هم نمی دهد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.