۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۵

گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می باید
می بیغش بدست آمد گل بیخار می باید

چرا باشند مرغان بهشتی حبس در مکتب
مقام این تذروان گوشه ی گلزار می باید

چو نام دوستی بردی بیفشان از وفا تخمی
زبان چرب را شیرینی گفتار می باید

خوشست آن وعده کز جانان به مقصودی رسد عاشق
بگفتن راست ناید، کار را کردار می باید

نه آسان است کشتن خلق را و ساختن زنده
لب شکرفشان و غمزه ی خونخوار می باید

از اندک می که بنشاند غباری نیست آزاری
بلا اینست کاین جنس نکو بسیار می باید

هر آن محنت که در عالم ازان دشوارتر نبود
بیاری میتوان از پیش بردن یار می باید

جمال چهره ی معنی ندارد عاشقی چندان
متاعت یوسفست ایدل کنون بازار می باید

فغانی خانه ویران ساز تا نامت بقا گیرد
اثر خواهی که ماند در جهان آثار می باید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.