هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و انتظار یار می‌گوید و احساسات خود را با تصاویری مانند سوزش شمع، پروانه، اشک‌های نومیدی و آه سینه‌سوز توصیف می‌کند. او از درد فراق و امید به وصال سخن می‌گوید و با مضامینی مانند غم، عشق و انتظار، حالات درونی خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده مانند عشق، اندوه و انتظار است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با شعر کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۶۸

چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر یار خود
رود چشمم بخواب و ماه بینم در کنار خود

ببزم شمع خودخواهم که سوزم همچو پروانه
که غیرت می برم از سایه ی شخص نزار خود

به راه انتظارش تا بکی از اشک نومیدی
بخون غلتیده بینم دیده ی شب زنده دار خود

ز آه سینه سوزم چون چراغ لاله درگیرد
خس و خاری که شب در دشت غم سازم حصار خود

فغانی چون بخاطر بگذراند روز وصل او
نهد صد داغ حسرت بر دل امیدوار خود
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.