۱۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۷

محتسب گر بدر میکده مانع نشود
رند میخواره بصد عربده قانع نشود

یار چون در راه میخانه قدم پیش نهد
کیست کان راه و روش بیند و تابع نشود

اصل این ذره ی سرگشته هم از خورشیدست
هم بدان اصل محالست که راجع نشود

راه باریک فنا تیزتر از شمشیرست
قطع این مرحله بی حجت قاطع نشود

عاشق از روی نکو در نظری فهم کند
آنچه معلوم بصد شرح مطالع نشود

سعی در کار تو دارند دلا دشمن و دوست
نگران باش که رنج همه ضایع نشود

لب فرو بند فغانی و در دل مگشای
که بتیزی زبان دفع موانع نشود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.